پنجشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۵

ویرایش

تا حالا شده تو زندگیتون به شرایطی برسین که حس کنین اگه مثلا ده سال پیش یه کاری رو نمی کردین الان شرایط این نبود؟
برای همه قطعا چنین اتفاقتی میفته، اما بسته به اینکه شرایط فعلی چقدر بحرانیه، آرزوی بازگشت به عقب برای اصلاح یا به تعبیر من ویرایش زندگی کمرنگ یا پررنگ میشه
اما ایا واقعا میشه زندگی رو ویرایش کرد، در حالی که امکان مرور واقعی اون وجود نداره؟ میشه زندگی رو فقط برای لحظاتی از بعد چهارم بیرون کشید؟ یا نه یعد دیگری وجود داره که اگه بتونی توی اون بعد حرکت کنی امکان هر نوع دستکاری مهیا میشه؟
پی نوشت: یه دیدگاه آرمانی هم اینه که هیچ وقت دیر نیست فقط باید کمی صبر داشت. دوست دارم بدونم نظر شما راجع به این موضوع چیه

۹ نظر:

ناشناس گفت...

صبر به جای خود آن هم در مواقعی که کاملا سیستم از دست تو رها شده باشد .اما فرسایشی که صبر به دنبال دارد در مواقعی تا بن روحت را سمباده می زند. جسارت معمولا ابزار بهتری است. بسیاری مواقع راه حل دقیقا جلوی چشم است. اما محافظه کاری مانع از دیدن آن میشود و ترجیح میدهیم آنرا نبینیم یا انکار کنیم. بازگشت به عقب مهران عزیز جسارت میخواهد و تیز هوشی در کنترل برنامه ای که به روزگار تزریق میکنی تا چرخش جور دیگری بچرخد.در این بازی صبر هم تنها یک تاکتیک است نه یک استراتژی . من ایمان دارم با انتخاب درست و دل به دریا زدن در اعمال و کنترل اجزای راه انتخابی همه زندگی را میشود ویرایش کرد. آرمان گرایانه نمیگویم. تجربی است. مگر در مواردی که نظام طبیعت و واقعیت عینی قبلا ثابت کرده که دست ما از تغییر نتیجه کوتاه است .خودت هم میدانی که در شرایط بحرانی هر چه را با یکی از حواست درک میکنی یک ابزار است و باید از آن بهره برد.

ناشناس گفت...

شماره موبایلتوروی گوشی سیو کرده بودم گوشیمو عوض کردم لطف کن شمارتو برام بفرست

ناشناس گفت...

سلام
از اینکه روزهای سختی رو گذروندی متاسفم. از همون لحظه که خبر رو شنیدم یاد بزغاله ها افتادم و آرزو کردم هرچه زودتر مامان برگرده پیششون
حالا هم امیدوارم بقیه آزاد شن و روزهای سختی سپری

ناشناس گفت...

وقتی که 19 سالم بود آرزو می کردم که ای کاش به 16 سالگی بر می گشتم و چند تا گند اساسی که زده بودم رو درست می کردم.زمانی که 25 سالم شد آرزو می کردم که ای کاش از 19 سالگی به بعد رو درست عمل می کردم و گند های اساسی تر بعدی رو نمی زدم.
الان که 26 سالم شده میفهمم که آدم بشو نیستم همینه که هست
از الان به بعده که مهمه.

ناشناس گفت...

رضا راست می گه. جسارت! این چاره ی کاره.
بازگشت به عقب یه رویای بیهوده ست.
باید جسارت دیدن راه درست رو داشت.

مهران گفت...

ساقی جان، رضا گفته "بازگشت به عقب مهران عزیز جسارت میخواهد و تیز هوشی..." یعنی با همون جسارت میشه به عقب برگشت رفیق

Unknown گفت...

Man ham motaghedam ke hamed nemitoone adam beshe.
Daste khodesh nist, kheili say kard, Naaaaasshhhhoooooddddddd.

ناشناس گفت...

مهران جان با برگشت به عقب تفكرات و انديشه هات هم بر مي گردن به همون دوران.پس دوباره همون كاريو مي كني كه اون موقع انجام داده بودي. ولي ويرايشي كه ازش حرف ميزني وابسته به زمان نيست.وابسته به ارادست.يعني هر وقت اراده كني ويرايش ذهني اتفاق مي افته و تو مي توني نتيجه اونو تو زندگيت ببيني.پس سعي كن افكار و عقايدتو درست كني نه اينكه...

مهران گفت...

بابا این وحید هم کلی حالیش بوده و ما نمی دونستیم