روشنان
یکشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۶
تب
به مرگ می گیری ام
چه خیالی
من به تب راضی نمی شوم
سهشنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۶
دیوار
دیوار می کشم
برابر آنچه دیده بودم
و آنچه
دیگر نباید ببینم
دیوار
انتظار
طناب دار
...
شنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۶
سر به زیر
سر به زیر شده ام
آنقدر
که هیچ نمی بینم جز
زمین
و سبز شدن خاک
را
شنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۶
بیراهه
از بیراهه می روی و
پرت می شوی
راه را، خدا برای همین روزها آفرید
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)