شنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۶

بیراهه

از بیراهه می روی و
پرت می شوی
راه را، خدا برای همین روزها آفرید

۱۴ نظر:

Roozbeh گفت...

موافقییییییمممم
سففففت!

ناشناس گفت...

سلام
،دبیر عزیز،آقای پدر
[چون تواین مدت فرصت تبریکش رو نداشتم]
خیلی اتفاقی ازتو وبلاگ تورنگ ردت رو زدم .حال وهوای اینجا خیلی بارونیه اصلا به شما نمیاد
لابد زندگی سخته دیگه
به هرحال خوشحال شدم اینجا پیدات کردم آقا مهران.
یه آدم مردم آزار به نام حسین پناهی

ناشناس گفت...

سلام
آقا ديگه تحويل نمي گيري.
دعوت مي كنيم جواب نمي دي.
ولي ما هنوزم دوست داريم و سعي ميكنيم از راههايي كه اينجا گفتي استفاده كنيم تا ما رو تحويل بگيري

ناشناس گفت...

راستی اینم آدرسمه
casaa.blogfa.com

ناشناس گفت...

تو به سه تا کامنت دیگه نیاز داری

ناشناس گفت...

حالا شد دوتا

ناشناس گفت...

اینم یکی دیگه

ناشناس گفت...

هورررررا
الان موقع نوشتن پست بعدیه

ناشناس گفت...

همه راهها یه روزی بیراهه بودن،باید امتحانشون کرد تا راه بشن و البته با خطر

مهران گفت...

نه همه راهها بیراهه نبودن جناب راهدارخانه. این جوری داری راهداری می کنی که ملت پرت میشن دیگه

ناشناس گفت...

عیبی نداره که پرت بشم رفیق!
راههایی رو که بقیه قبلن رفتن خیلی دوست ندارم. می خوام خودم برم. خودم!

ناشناس گفت...

اقا جون اولا همه راهها یه روزی راه نبودن خوب دقت کن
دوما راهدار خانه مواظب راههاست نه بیراهه ها ، بازم دقت کن

مهران گفت...

اقای 1000 راه نرفته راهدارخانه گفته بود همه راهها یه روزی بیراهه بودن من به این اعتراض کردم خودن خوب دقت کن.
بعدش هم بر اساس همین استدلالش گفتم همین جوری مواظبی که ملت پرت میشن. حالا خوب دقت کردی عزیز جان برادر یا احیانا خواهر
:-)

ناشناس گفت...

هزار سال گذشت ...