یکشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۵

راه اندازی سرویس عکس وبلاگ

پنجشنبه گذشته با سه تا از دوستها رفته بودیم کوه. اون روز بهزاد پیشنهادی به من کرد که مدتی بود ذهن خود من رو هم مشغول کرده بود. اون گفت اگه بخوای رو بخش عکس تو وبلاگت کار کنی، من پایتم. البته اون اینجوری نگفت ها من میگم
بدون شک وجود چنین بخشی یا دست کم چنین پستهایی می تونه به غنای هر وبلاگی کمک کنه پس امیدوارم از این به بعد با همکاری دوست هنرمند و عزیزم بهزاد و سایر دوستانی که دستی به دوربین دارند! بتونیم عکسهای زیبایی رو بینیم
پی نوشت1: به بلاگفا ایراد گرفتم، آهش منو گرفت و من هم تو بلاگ اسپات دچار مشکل شدم. البته فکر کنم مشکل از خودمه

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

آقا تو هم که فقط دوست و رفیقات بهت پیشنهاد میدن.یکی برات وبلاگ میسازه یکی عکس میگیره....
خودت هم یه کاری بکنی بدنیستش ها!!!
ضمنا در مورد مشکلت هم فکر نکن چون باید مطمئن باشی که مشکل از خودته!!

ناشناس گفت...

در رابطه با مشکل بلاگفا :

آقاجون اصلاً حرص نخورید چون از این جور مسائل این جا زیاده !
پیش می یاد دیگه حالا شما زیاد خودتونو ناراحت نکنید فشار خونتون میره بالا اونوقت خدای نکرده ، خدایی نکرده ، زبون دشمنام لال ، شما می یوفتین و ملت به خاطرتون می میرن .........

ناشناس گفت...

فکر می کنم اگه بهزاد خودش یه فتوبلاگ راه بندازه بهتره. به شرط اینکه شرح عکسهای حسابی پای عکسها بنویسه.
البته اگه وبلاگ گروهی هم باشه بد نیست. می تونید باهم این کار رو بکنید.
راستی دمت گرم. اورمزدان دوباره راه افتاد.

ناشناس گفت...

چشمم روشن آقای مهندس 2 تا بچه دوقلو رو میذاری بعهده خانمت میری کوه این آخر ظلم بزنان است. اصلا این جامعه رو ظلم فرا گرفته و بی رحمی و شقاوت بیداد میکند. ای مسلمانان بپا خیزید.

ناشناس گفت...

خوش بگذره.

ناشناس گفت...

ااااااااااااااا
چرا کامنتم نیست؟
من به بهزاد پیشنهاد کرده بودم خودش فتوبلاگ راه بندازه با شرح عکسهای حسابی

ناشناس گفت...

ey valla

ناشناس گفت...

موفق باشی...

ناشناس گفت...

آقا این بهزاد هم عجب شانتاژگر قهاریه هاااا!
خودش اول پیشنهاد میده که سرویس عکس راه بندازه بعد می گه:
همسایه ها یاری کنید
مهران وبلاگ داری کنه

البته خداییش بی راه هم نگفته هااا
به قول پژمان شفایی: این مهران دودره باز تیریه

ناشناس گفت...

سلام. وبلاگ قشنگی داری...خصوصا این شعرت که عالی بود:
.
.
از پهنه ی شب، شهاب را می دزدند
حتا ز سراب، آب را می دزدند
این قوم کج اندیش که من می بینم
عریانی آفتاب را می دزدند
.
.
موفق باشی...اگه به خونه ی بارونی منم سر بزنی خوشحال مشیم :)