روشنان

شنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۵

نور

آنقدر که از سیاه شب دور شدم
با هر چه که روشنی ست محشور شدم
در کوچه کهکشان به دور خورشید
چرخیدم و تابیدم و پرنور شدم
ارسال شده توسط مهران در ۱:۵۰ بعدازظهر
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest

۱ نظر:

ناشناس گفت...

همیشه پرنور باش دوست!

۱۱:۵۳ قبل‌ازظهر

ارسال یک نظر

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

صفحات

  • صفحهٔ اصلی

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2009 (13)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (2)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
  • ▼  2007 (32)
    • ◄  ژوئیهٔ (1)
    • ◄  ژوئن (3)
    • ◄  مهٔ (5)
    • ◄  آوریل (4)
    • ◄  مارس (6)
    • ▼  فوریهٔ (8)
      • عمیق بزن
      • حرفی برای نگفتن
      • waiting
      • بزغاله ها بزرگ می شوند
      • حالا نوبت توست
      • اس ام اس
      • آمد به سرم
      • نور
    • ◄  ژانویهٔ (5)
  • ◄  2006 (15)
    • ◄  دسامبر (4)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (6)

درباره من

مهران
مشاهده نمایه کامل من
زمینه ساده. با پشتیبانی Blogger.