از آخرین باری که یادمه نصفه شب از خواب پریدی و چند خط شعر، که تو خواب به ذهنت رسیده بود رو، روی کاغذ رنگ و رو رفته ای که معمولا برای همچنین مواقعی توی جیبت میذاشتی، نوشتی و دوباره گرفتی خوابیدی، سالها میگذره.برام مساله شده بود که چرا انصاری دیگه شعر نمیگه؟تو اینکاره ای انصاری.شک نکن. بگو از خونه بگو، از گل پونه بگو،از شب شب زده ها ،که نمیمونه بگو...بگو ای یار بگو که دلم تنگ شده...
خب........ میبینم که در مغازه رو واکردی دیگه نمیتونی فحش بدی در بری.روز اولی که کامنت گذاشتی به من گفتی نامرد.حیف که نسوان میان این طرفا اگه نه الان بت میگفتم فحش یعنی چی.
خیر آقا! درباره ی سیستانی بودنش مطمئنم. فقط اسمش رو فراموش کردم. تو چهارمین جشنواره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور هم رتبه آورد. تو بخش شعر. اما این دوبیتی رو تو مسابقه شرکت نداده بود.
۸ نظر:
خوش اومدی مهندس! امدیوارم که در وبلاگ نویسی ثابت قدم باشی
سلام
مبارکا باشه! قدم نورسیده مبارک! بعد من از این قرتی بازیهای این زیر هیچ وقت سر در نمیارم همیشه آدر میزنم که مجبور نشم بنویسم
از آخرین باری که یادمه نصفه شب از خواب پریدی و چند خط شعر، که تو خواب به ذهنت رسیده بود رو، روی کاغذ رنگ و رو رفته ای که معمولا برای همچنین مواقعی توی جیبت میذاشتی، نوشتی و دوباره گرفتی خوابیدی، سالها میگذره.برام مساله شده بود که چرا انصاری دیگه شعر نمیگه؟تو اینکاره ای انصاری.شک نکن.
بگو از خونه بگو، از گل پونه بگو،از شب شب زده ها ،که نمیمونه بگو...بگو ای یار بگو که دلم تنگ شده...
خب........ میبینم که در مغازه رو واکردی دیگه نمیتونی فحش بدی در بری.روز اولی که کامنت گذاشتی به من گفتی نامرد.حیف که نسوان میان این طرفا اگه نه الان بت میگفتم فحش یعنی چی.
هر کدوم از این شعرا 7سالی قدمت دارن آقای انصاری
تو اهل عشق آموزی نبودی
نبودی، یار دلسوزی نبودی
من از آیینه دورم، باشد، اما
تو هم آش دهن سوزی نبودی
هر کی یادش میاد اسم شاعر این ابیات که یه پسر اهل سیستان بلوچستانه چی بود لطفا بگه.
فکر کنم شاعر این دوبیتی که گفتی سیستانی نبود، خراسانی بود
خیر آقا!
درباره ی سیستانی بودنش مطمئنم.
فقط اسمش رو فراموش کردم.
تو چهارمین جشنواره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور هم رتبه آورد. تو بخش شعر. اما این دوبیتی رو تو مسابقه شرکت نداده بود.
ارسال یک نظر